تاریخ انتشارشنبه ۲۶ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۳:۰۵
سید عبدالملک الحوثی در یکی از سخنرانی هایش گفته بود که «صهیونیست ها سعی کردند با تحویل کالا به کشورهای دیگر و سپس ارسال آن کالاها به سرزمین های اشغالی، به تاکتیک دیگری برای حمل و نقل تکیه کنند.» اما این تاکتیک چیست؟
بستن شریان‌های اقتصادی رژیم صهیونیستی؛ چرا و چگونه؟
به گزارش خبر24، یمن به عنوان عضوی از محور مقاومت تلاش می کند تا شریان های اقتصادی رژیم صهیونیستی را قطع کند اما برخی دولت های عرب منطقه، مسیری امن و رایگان برای تل آویو فراهم می کنند تا این رژیم هیچ محدودیتی برای به دست آوردن سلاح و تجهیزات به منظور استمرار نسل کشی مردم فلسطین نداشته باشد.

با این گزارش تحلیلی همراه باشید تا اهمیت محاصره کردن رژیم صهیونیستی و راه های تدارکات به اشغالگران را بررسی کنیم. در ماوراء نبرد غزه، یک آوردگاه بزرگتری هم وجود دارد؛ اول محور مقاومت که از ملت فلسطین حمایت می کند و در برابر رژیم صهیونیستی ایستاده است. دوم مجموعه ای از دولت های غربگرا مانند عربستان سعودی، امارات، اردن و ... که به رژیم صهیونیستی کمک می کنند تا علیه اعراب فعالیت کند.

رژیم صهیونیستی بر خلاف پروپاگاندای رسانه های غربی، به شدت به خارج از فلسطین اشغالی وابسته است و برای دریافت سلاح، مهمات، انرژی (نفت و گاز) و حتی آذوقه ارتش به بنادر دریایی متکی است. بدون دریافت سوخت و مهمات، ارتش اشغالگران حتی توانایی عملیات مستمر علیه گروه های فلسطینی را هم ندارد چه رسد به سازمان های بزرگتری مانند حزب الله لبنان. بنابراین محاصره دریایی این رژیم به معنای واقعی کلمه به مفهوم قطع شریان آن خواهد بود.

در همین حال، انصارالله یمن در هدف اعلامی خود مبنی بر محاصره بندر ایلات رژیم صهیونیستی کاملا ثابت قدم است و توانست رکورد یورش به صدمین کشتی صهیونیستها را هم برای خود ثبت کند و حتی بر آن عدد نیز افزوده است.

در عین حال که انصارالله، دو مرتبه در مدت کمتر از 24 ساعت به ناوهواپیمابر آیزنهاور آمریکا با موشک و پهپاد حمله کرد و این ابرشناور سنتکام مجبور شد تا بندر جده عربستان عقب نشینی کند. این هجوم یمنی ها به تلافی حمله هوایی آمریکا به مناطق مسکونی صنعا و الحدیده انجام شد. حال آنکه حمله به مناطق مسکونی بی شک طبق همه معاهدات حقوق جنگ از جمله کنوانسیون ژنو، یک عمل جنایتکارانه محسوب می شود.

چنانکه می دانیم مهمترین بخش خط اول نیروهای هجومی آمریکا را ناوگان دریایی به ویژه ناوهای هواپیمابر تشکیل می دهند و این برای اولین بار از زمان پایان جنگ جهانی دوم است که یک کشور به صورت مستقیم به یک ناوهواپیمابر آمریکا حمله نظامی می کند. این در حالیست که محاصره یمن از سال 2015 تاکنون ادامه دارد با این حال یمنی ها هر روز یک گام به پیش می گذارند و تنگه باب المندب را به محلی برای گرفتاری و تحقیر آمریکا و انگلیس هم تبدیل کردند. شاید هرگز کسی تصور نمی کرد روزی ابهت ناوهای هواپیمابر آمریکا در دریای سرخ و به دست نیروهای مسلح یمنی شکسته و خُرد شود اما این رویداد اتفاق افتاد.

انصارالله به راحتی توانسته دایره ممنوعیت عبور از دریای سرخ را افزایش دهد و نه فقط آمریکا بلکه انگلیس هم که از حامیان تل آویو است و علیه یمن وارد عمل شد با پاسخ نظامی سخت انصارالله مواجه شده است؛ پیشتر، سید عبدالملک الحوثی رهبر انصارالله یمن گفته بود «تلفات و خسارات انگلیسی ها در مقابله بدون نتیجه ادامه دارد، همانطور که در مورد آمریکایی ها نیز چنین است. اتاق بازرگانی انگلیس فاش کرده که عملیات [ارتش] یمن منجر به آسیب رساندن به ۵۵ درصد صادرکنندگان در انگلیس شد و این یک پیروزی بزرگ برای ماست که به دلیل حماقت انگلیسی ها علیه آنها روی داده است. عملیات یمن منجر به افزایش ۳۰۰ درصدی هزینه های حمل و نقل کانتینری در انگلیس و تاخیر قابل توجه در تحویل کالا شده است.»

وحشت آمریکا وقتی بیشتر شده که انصارالله یمن اعلام کرده به بنادر مدیترانه ای صهیونیست ها هم حمله خواهد کرد و آن را چهارمین مرحله از عملیات محاصره رژیم صهیونیستی نامیده است. بنابراین حتی بنادر دریای مدیترانه نیز برای دشمن دارای امنیت نخواهد بود.

شاید این سوال مطرح شود که چرا یمنی ها دایره عملیات خود را گسترش می دهند؟ در همین زمینه، سید عبدالملک الحوثی در یکی از سخنرانی هایش گفته بود که «صهیونیست ها سعی کردند با تحویل کالا به کشورهای دیگر و سپس ارسال آن کالاها به سرزمین های اشغالی، به تاکتیک دیگری برای حمل و نقل تکیه کنند.» اما این تاکتیک چیست؟

 
عرب-مِد در خدمت صهیونیسم

راهگذر جزیره العرب به دریای مدیترانه که به (کریدور عرب – مِد) مشهور است از مدت ها قبل توسط عربستان و امارات مطرح شده بود تا در صورت مسدود شدن کانال سوئز برای رسیدن به سواحل مدیرانه به کار گرفته شود اما این طرح فقط روی کاغذ بود و هیچ اقدام اجرایی یا زیرساختی برای آن انجام نشده است.

همچنین زمانی که راهگذر شمال – جنوب مطرح شد که روسیه را از مسیر ایران به شبه قاره هند و شرق افریقا متصل می کند دوباره کریدور عرب – مِد، برای مقابله با ایران مطرح شد. البته باز هم اجرایی نشد چرا که طرحی غیراقتصادی و زیان ده محسوب می شود و تنها هدف ریاض و ابوظبی از آن تبلیغات این بود که در مسیر درآمدزایی ایران از ترانزیت شمال - جنوب مانع تراشی کنند.

با این حال دلیل اصلی مطرح کردن راهگذر عرب – مِد این روزها به خوبی مشخص شد؛ بعد از آنکه مسیر عبور و مرور کشتی ها به مقصد یا از مبدا بنادر فلسطین اشغالی توسط انصارالله یمن در تنگه باب المندب و دریای سرخ مسدود شد، عربستان سعودی، امارات و اردن خط ترانزیتی از بندر دبی در خلیج فارس تا سرزمین های اشغالی برای رژیم صهیونیستی ایجاد کردند تا  تل آویو بدون نیاز به عبور از دریای سرخ به کشورهای شرقی مانند هند، کره جنوبی، استرالیا، چین و ژاپن دسترسی داشته باشد. اهمیت ماجرا در این نکته است که رژیم صهیونیستی بخشی از مهمات، گلوله توپخانه، موشک های رهگیر و پدافندی و حتی قطعات و تجهیزات صنعتی و مصرفی را از کشورهای شرق و جنوب آسیا تامین می کند.

به تعبیر دقیق تر کشتی های تجاری در بنادر امارات باراندازی می کنند سپس کشنده های تریلر از طریق جاده، کانتینرها را از شرق عربستان به اردن و از آنجا به فلسطین اشغالی منتقل می کنند تا صهیونیست ها محاصره نشوند و جان فشانی انصارالله یمن خنثی شود. البته جاده های عربستان و امارات در مسیر فوق بر اساس چنین کریدوری ساخته نشده و عبور و مرور از آن برای حجم سنگین کالا مناسب نیست و استفاده از آن فقط به ناچار و برای کمک به اسرائیل انجام می شود.

عربستان سعودی و امارات برای رفع کمبود نفت در رژیم صهیونیستی از همین مسیر عرب – مِد استفاده می کنند تا اشغالگران قدس به نفت این دو کشور دسترسی داشته باشند و از نظر انرژی و سایر کالاها هیچ کمبودی را احساس نکنند و با خیالت راحت مشغول نسل کشی مردم غزه باشند.

همه آنچه بیان شد جدای از استمرار جنایات عربستان سعودی در یمن است. عربستان سعودی در مناطق مرزی با یمن به ویژه در استان صعده تقریبا روزانه آتش بس را نقض می کند و موجب کشته و زخمی شدن مردم غیرنظامی یمن می شود. همان آتش بسی که از آوریل سال 2022 برقرار شده بود.

در حالیکه نیروهای سعودی شهرستان باقم، در استان صعده یمن را با آتشبار، گلوله باران می کنند، ریاض اعلام کرده که انصارالله، صلح جهانی را به خطر می اندازد حال آنکه اقدامات دولت صنعا برای شکستن محاصره ای است که مردم نوار غزه را گرفتار کرده است و این عربستان سعودی است که همچنان بخش های زیادی از خاک یمن را در اشغال خود دارد.

در همین حال، یکی دیگر از مسیرهایی که برای رژیم صهیونیستی انرژی ارسال می کند خط لوله نفت باکو – تقلیس – جیهان است که نفت جمهوری آذربایجان را از طریق بندر جیهان ترکیه به حیفا می رساند.

یکی دیگر از مسیرهای تامین انرژی برای رژیم صهیونیستی مصر است که گاز طبیعی را از طریق خط لوله به رژیم صهیونیستی می فروشد اما همین حکومت قاهره حاضر نیست مرز رفح را به صورت کامل بازکند تا دارو، سوخت، آب و غذا برای مردم جنگزده باریکه غزه ارسال شود.

از دیگر اقدامات ژنرال سیسی در مصر این است که موشک ها و پهپادهای یمنی که به سمت فلسطین اشغالی به ویژه بندر ام الرشراش (ایلات) پرتاب می شوند را در دریای سرخ رهگیری می کند یا حداقل اطلاعات آنها را به اسرائیل می دهد که آنها را ساقط کنند. به بیان دیگر مصر به نگهبان اسرائیل تبدیل شده است.

علاوه بر دولت مصر، سران عربستان سعودی و اردن هم این عنوان (نگهبان اسرائیل بودن) را برای خود خریدند چرا که این دو حکومت هم موشک ها و پهپادهایی که از یمن و عراق به سمت فلسطین اشغالی پرتاب می شوند را ساقط می کنند. حتی این کشورها در شب عملیات وعده صادق هم در رهگیری موشک ها و پهپادهای ایران تلاش کردند که رژیم صهیونیستی را یاری کنند.

برخی تحلیلگران بر این باورند که حکومت های غربگرای منطقه می دانند اگر اسرائیل از بین برود دیگر نمی توانند حکومت های دیکتاتوری خود را ادامه دهند و مردم آن کشورها خواهان حکومت های مردمی خواهند شد پس به جای حمایت از مردم فلسطین، به دشمن صهیونیستی یاری می رسانند.

 
چند گام تا محاصره کامل اشغالگران

ماجرا به همین جا ختم نمی شود و محور مقاومت گزینه های دیگری هم برای محاصره کردن دریایی رژیم صهیونیستی دارد؛ مقاومت اسلامی عراق هر از چندی پرتابه هایی را به سمت بنادر غربی فلسطین اشغالی مانند بندر اسدود و عسقلان و تل آویو شلیک می کند و حزب الله لبنان نیز چندین بار بنادر حیفا، نهاریا و عکا را زیر آتش گرفته است.

طبعا با تشدید درگیری در شمال فلسطین اشغالی این گزینه برای نیروهای مقاومت مطرح است که فشار بیشتری بر بنادر رژیم صهیونیستی در دریای مدیترانه اعمال کنند. در آن صورت مسیر اصلی و ارزان تدارکات به ارتش اشغالگران مسدود خواهد شد و تنها راه تدارکاتی برای تل آویو به خطوط هوایی از مسیر کشورهای غربی محدود خواهد شد که طبعا برای ارسال دائم سلاح و مهمات مناسب نیست.

خوشبختانه بعد از عملیات وعده صادق اثبات شد که اولا فرودگاه های اسرائیل (مانند رامون و نواتیم) خود اهداف آسانی هستند ثانیا، سامانه های پدافند هوایی اسرائیل (آرو، فلاخن و گنبد آهنین) آنچنان که رسانه های غربی پروپاگاندا می کردند نیست و موشک ها می توانند آنها را فریب دهند و البته در یک هجوم سراسری قطعا کارایی پدافندهای اسرائیل به سرعت افت می کند. بنابراین در صورت افزایش درگیری ها میان حزب الله لبنان با صهیونیست ها، این رژیم حتی بر امداد هوایی هم نمی تواند حساب کند.
24-news.ir/vdccseqs42bq0p8.ala2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما