نماز صبح را که میخواند، با تاکسی زردرنگش راهی خیابانهای شهر میشود. «محمد کیاسالار» در میانه ششمین دهه از زندگیاش همچنان به عهدی که در جوانی بسته پایبند مانده و تاکسیاش را وقف کار خیر کرده است؛ از رساندن بیماران به بیمارستان تا رساندن مسافران در راهمانده به ترمینال و تهیه بلیت برای آنها.