در طول تاریخ، ظلمهای بسیاری به سیاه پوستان آمریکا شده است. همین اتفاقات و قوانین در آمریکا باعث شکل گیری جنبش سیاه پوستان شد.
تاریخ سیاه و سفید در آمریکا؛ از بهت یک مادر از قتل فرزندش تا حلق آویز کردن شبانه
خبرفوری , 11 خرداد 1399 ساعت 12:13
در طول تاریخ، ظلمهای بسیاری به سیاه پوستان آمریکا شده است. همین اتفاقات و قوانین در آمریکا باعث شکل گیری جنبش سیاه پوستان شد.
به گزارش خبر24، اگرچه ماجرای قتل وحشیانه جورج فلوید توسط پلیس آمریکا جنجال بسیاری به پا کرده اما نباید فراموش کرد که این حادثه معلول شرایط و حوادثی تاریخی است که از قرن ۱۶ تا کنون در آمریکا در جریان بوده و نمیتوان از آنها غافل شد.
در این گزارش سعی داریم اشارهای به این جریان تاریخی (تقابل سیاه و سفید در آمریکا) داشته باشیم.
منشا تاریخی جنگ سیاه و سفید در آمریکا
با افزایش مهاجرت سفید پوستان اروپایی به قاره آمریکا و تصاحب زمینهای بومیان، جامعه آمریکا شکل گرفت. بعد از انقلاب و استقلال ایالات متحده از انگلیس، ناگهان جمعیت سفید پوست آمریکا با زمینهای کشاورزی وسیع و بیصاحبی مواجه شدند.
کار بر روی این زمینها احتیاج به نیروی کار فراوانی داشت. این شد که تجارت برده در قاره نو رو به فزونی گذاشت. تعداد بردهها در مدتی کوتاه به حدی زیاد شد که این جمعیت به زودی توانست بخش اعظمی از جامعه آمریکا را شکل دهد.
با افزایش ثروت زمیندارن به خصوص در شمال، افزایش تکنولوژی کشاورزی و ظهور روشنفکران عدالت گرا کم کم گروهی بر آن شدند که برده داری را در این سرزمین لغو کنند. این خواسته با مخالفت ایالات جنوبی روبرو شد و جنگی مشهور به "جنگ انفصال" بین دولت آمریکا که طرفدار لغو برده داری بود و جنوبیان غالبا برده دار شکل گرفت.
جنگ انفصال سرانجام با پیروزی شمالیها به پایان رسید؛ با این حال، این تازه آغاز یک راه پر پیچ و خم بود. بعد از لغو برده داری، سفید پوستان عمدتا جنوبی که تاب دیدن آزادی بردگان دیروز خود را نداشتند، دست به شورش زده و با ارائه قوانین عجیب و تشکیل گروههای زیرزمینی مخوف، سیاهپوستان را آزار و اذیت کردند. ظهور جنبش نژاد پرست کوکلاس کلان که سیاهان را شبانه مثله کرده یا زمینهایشان را میسوزاندند نتیجه همین تحول بود.
از ان زمان تا کنون جنبش سیاه و سفید بخشی از ذات و ماهیت جامعه آمریکا را تشکیل داده به حدی که همچنان مهمترین مساله اجتماعی و داخلی آنها به حساب میاید.
ظلمهایی با رنگ سفید
در طول تاریخ، ظلمهای بسیاری به سیاه پوستان آمریکا شده است. همین اتفاقات و قوانین در آمریکا باعث شکل گیری جنبش سیاه پوستان شد. برخی از مهم ترین این حوادث(در قرن ۲۰) به این شرح هستند:
الف. صندلیت را به یک سفید پوست بده تا به زندان نیفتی
در اول دسامبر ۱۹۵۵، ۹ ماه بعد از آنکه یک دانش آموز ۱۵ ساله دبیرستانی به نام کلودت کالوین حاضر نشد از صندلی خود در یک اتوبوس عمومی در مونتگمری در آلاباما برخیزد تا یک مسافر سفیدپوست روی آن بنشیند. رزا پارکز (مادر جنبش حقوق مدنی) نیز همین کار را کرد. پارکز منشی اداری شعبه مونتگمری انجمن NAACP بود و به تازگی از نشستی در مرکز هایلندر در تنسی بازگشته بود. در این نشست، نافرمانی مدنی خشونت پرهیز به عنوان یک استراتژی مورد بحث قرار گرفته بود. پارکز دستگیر، محاکمه و متهم به اخلال در نظم عمومی و نقض مقررات محلی شد.
ب. جای سیاه پوستان در مدرسه نیست؛ حتی اگر شاگرد اول باشند
شهر لیتل راک، آرکانزاس در یکی از ایالات نسبتاً مترقی جنوب واقع شده بود. اما زمانی که فرماندار ایالت آرکانزاس، اروال فاوبس در ۴ سپتامبر خواستار جلوگیری از ثبت نام ۹ دانش آموز آمریکایی آفریقایی در دبیرستان سنترال لیتل راک شد، یک بحران در این شهر شکل گرفت. ۹ دانش آموز یادشده، برای کسب حق قانونی خود جهت تحصیل در دبیرستان سنترال لیتل راک که یک مدرسه یکپارچهسازی شده بود، اقامه دعوی کرده بودند. این ۹ دانشآموز به خاطر نمرات عالی خود برای تحصیل در دبیرستان سنترال برگزیده شده بودند. در نخستین روز سال تحصیلی، فقط یک نفر از این ۹ دانش آموز به مدرسه رفت؛ او تماس تلفنی راجع به خطر رفتن به مدرسه را دریافت نکرده بود. جمعیت معترضان سفیدپوست در خارج از مدرسه این دختر دانش آموز را اذیت کردند، و پلیس مجبور شد برای محافظت از او، وی را سوار یک خودروی گشت کند. پس از آن، آنها مجبور بودند به صورت گروهی و با همراهی و اسکورت جیپهای ارتش به مدرسه بروند.
ج. عزای یک مادر برای دختر سیاه پوستش جامعه را دچار یک شوک کرد
امت تیل چهارده ساله آمریکایی آفریقایی اهل شیکاگو برای دیدن خانوادهاش تابستان به مانی در میسیسیپی رفت. او که ظاهراً با یک زن سفید پوست به اسم کارولین برایانت در یک بقالی کوچک و برخلاف اصول فرهنگی میسیسیپی در حال مراوده بود با بی رحمی توسط شوهراین زن و برادرناتنیاش مورد ضرب وشتم قرار گرفت و سپس با شلیک گلوله به سرش به قتل رسیده و جسدش در رودخانه تالاهاتچی غرق شد. سه روز بعد جنازه او را کشف کردند واز آب بیرون کشیدند.
مامی تیل مادر امت جسد را به خانهاش برد وبا اصرار در تابوتی سرباز قرار داد. از بقایای تیل دهها هزار پرونده گذشت ولی انتشار اسف بار تصویرعزاداری مادرش که مظلومانه به بدن پاره پاره فرزندش خیره مانده بود دنیا را از سبوعیت نژاد پرستی امریکایی تکان داد. وان ار.نیوکرک در شماره 39 خود نوشت که محکمه این قاتلان به روشنی گویای ظلم ناشی از ارجحیت سفید پوستان به دلیل ظاهرشان است. دادگاه میسی سی پی دومظنون را دراین خصوص فراخواند ولی هردو با رأی هیات منصفه ای که تمام اعضای آن سفید پوست بودند به سرعت تبرئه شدند.
د. لینچ کردن؛ وقتی زور قانون میشود
جس واشینگتن نوجوان سیاهپوست و معلول ذهنی بود که سفیدپوستان با بیل و آجر او را مورد ضرب و جرح قرار دادند، عقیمکردند، گوشها و انگشتانش را قطع کردند و نهایتاً او را زندهزنده سوزاندند؛ بعد از آن روی یک کارت پستال نوشتند: "این باربکیویی است که دیشب داشتیم."
قتل جس چیزی بود که بعدا با نام لینچ کردن مشهور شد. لینچ کردن را عموماً «مجازات فراقانونی توسط گروهی غیررسمی» توصیف میکنند. این پدیده در تاریخ آمریکا بیشتر به معنای اعدام یک فرد معمولاً به روش حلقآویز کردن در نظر گرفته میشود که توسط گروهی از مردم عادی و بدون انجام هیچگونه تحقیق یا محاکمهای انجام شود این روش «اعدام سریع» گاهی توسط گروههای تبهکار برای زهرچشم نشان دادن هم انجام میشد.
چه قبل از جنگ و چه در سالهای بعد از جنگ، بسیاری از سیاه پوستان را به این روش به قتل رساندند.
جنبش پلنگ سیاه؛ شمشیر علیه شمشیر
سیاه پوستان نیز تقابلهای بسیاری با اقدامات نژادی سفیدپوستان داشته اند. برخی از این تقابلها مدنی و برخی نیز سیاسی و حتی مسلحانه بوده است.
در اواسط قرن ۲۰ و با اوج گیری جنبشهای مسلحانه و چریکی چپ گرا یک جنبش مدافع حقوق سیاه پوستان به اسم "پلنگ سیاه" شکل گرفت.
حزب پلنگ سیاه (بی پی پی)، که در اصل "حزب پلنگ سیاه برای دفاع از خود: Black Panther Party for Self Defence " نام داشت، یک گروه سیاسی بود که توسط بابی سیل و هیو نیوتن در اکتبر ۱۹۶۶ پایهگذاری شد. حزب در آمریکا بین سالهای ۱۹۶۶ تا ۱۹۸۲ فعال بود، قسمت بینالمللی در بریتانیا اوایل دهه هفتاد و در الجزایر بین سالهای ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۲ فعالیت داشت.
در سال ۱۹۷۰، زمانی که حزب در اوج قدرت بود، این سازمان دارای دفاتر در ۶۸ شهر و هزاران عضو بود. کار اصلی حزب شامل فعالیتهای اجتماعی مثل خدمات پزشکی رایگان، غذا و مدارس برای کودکان و گشتهای مسلحانه بود.
افراد گروه پلنگ سیاه مسلح بوده و کاپشنهای چرم مشکی همراه با بلوز یقه اسکی و کلاه بره موسوم به کلاه باسک میپوشیدند و ماموران پلیس را تعقیب میکردند. هر زمان که ماموران یک شهروند سیاه را متوقف میکردند، پلنگهای سیاه نیز در همان نزدیکی حضور داشتند و بر کار پلیس نظارت میکردند. بسیاری از نیروهای امنیتی از این حضور پلنگهای سیاه مرعوب شدهاند.
نخستین زن در فهرست "خطرناک ترین تروریست ها"ی آمریکا
گروههای چپ گرا و مسلح سیاه پوستان در دهه ۶۰ و ۷۰ بسیار زیاد بودند. این گروهها بعضا مبارزینی را تربیت می کردند که خواب را از چشمان نیروهای امنیتی میگرفت.جوئان چسیمارد معروف به آساتا شکور یکی از این افراد بود.
شکور در "ارتش آزادی بخش سیاهان" که یک سازمان چپگرای تندرو بود فعالیت میکرد. او که در جوانی وارد فعالیت مسلحانه علیه پلیس امریکا شد به اتهام قتل یک پلیس به حبس ابد محکوم شد. او مدتی در زندان بود اما دو سال بعد موفق شد از زندان گریخته و به خارج برود.
پلیس اف بی آی مدت کوتاهی پیش تایید کرد که وی در سال 1984 در کوبا شناسایی شده و هنوز در آنجا به سر میبرد.
شکور بعد از فرارش در نامه ای جالب وصعیت خود و سیاه پوستان را این گونه وصف کرد:
"اسم من اساتا شکور و من یک بردهٔ فراری قرن بیستم هستم. انتخاب دیگری بجز از فرار از تعقیب، اذیت و آزار، سر کوب سیاسی و تحقیر نژادی که دولت آمریکا بر رنگین پوستان اعمال می کرد نداشتم.
من زندانی سیاسی قبلی در آمریکا هستم و از سالهای ۱۹۸۴ بدین سو، در کوبا در تبعید بهسر می برم.
من به مثابه یک فعال سیاسی، قسمت اعظم عمرم را در مبارزه گذرانده ام. دولت ایالات متحده آمریکا، با هر چه که در توان داشت، تلاش نمود تا مرا جنایتکار ثابت نماید، ولی من هیچ گاه مرتکب جنایت نشده ام. در سال ۱۹۶۰ من در مبارزات مختلف شرکت نمودم: در جنبش رهائی بخش سیاه پوستان، جنبش اعاده حقوق دانش آموزان و در جنبش پایان دادن جنگ در ویتنام، شرکت داشتم."
با این اوصاف این روزها که ایالتهای مختلف آمریکا صحنه اعتراض گسترده سیاه پوستان این کشور است، باید این واقعیت را در نظر داشت که عمق شکاف اجتماعی در این کشور بسیار بالا بوده و بعید است کاخی که همواره برای "سفید"ها بوده، بتواند این شکاف را به سرعت ترمیم کند.
کد مطلب: 24838